تانک چیفتن یک تانک جنگی بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد ارتش بریتانیا شد. چیفتن که در زمان ورود خود قویترین توپ و مقاومترین زره را در بین تمامی تانکهای دنیا در اختیار داشت تا سال ۱۹۹۵ در ارتش بریتانیا فعال بود و هنوز نیز در نیروهای مسلح ایران از آن استفاده میشود.
ویژگیها
طراحی چیفتن بر اساس سلسلهای از تانکهای انگلیسی صورت گرفت که از در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلیمتری) آغاز و با تانکهای سنتوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ مم) ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنتوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان اولین ارتش بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر اساس پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد.
چیفتن از پیشرفتهترین تانکهای عصر خود محسوب میشد که قویترین توپ و سنگینترین زره را در بین تمامی تانکهای آن دوران را داشت اما به ازای آن قدرت تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود. سلاح اصلی این تانک یک توپ کالیبر ۱۲۰ بود و زره آن در قسمتهای مختلف بین ۳٫۸ تا ۱۹٫۵ سانتیمتر قطر داشت. در جلو تانک و پشت قبه فرمانده از زره تکهتکه (Appliqué armor) نیز استفاده شده و فرمانده تانک با استفاده از چندین پریسکوپ مجهز به دوربین دید در شب دید کامل ۳۶۰ درجه به اطراف خود داشت. حفاظت کامل اتمی- میکروبی-شیمیایی از طریق سامانه تهویه هوا برای سرنشینان فراهم شده و دو پرتابگر هر یک با ۶ لوله بر برجک تانک نصب شده بود. در سمت راست قبه فرمانده هم سیستم جستجوی مادون قرمز قرار داشت.[۱]
از ویژگیهای خاص چیفتن حل مشکل هدفگیری تانک با قرار دادن یک تیربار در کنار توپ اصلی تانک با خصوصیات بالیستیکی مشابه بود. در صورتی که گلوله این تیربار ۱۲٬۷ مم (نیم اینچی) به هدف برخورد میکرد فرمانده تانک میتوانست مطمئن باشد که گلوله تانک هم به هدف برخورد میکند.[۲] این تیربارها پس از نصب سیستمهای مسافتیاب لیزری برداشته شدند. چیفتن به دو تیربار دیگر ۷٫۶۲ هم؛ یکی هممحور با توپ اصلی و دیگری در کنار فرمانده تانک برای دفاع ضد هوایی مسلح بود. تمامی تانکهای چیفتن از سیستم کنترل آتش و هدفگیری کاملی برخوردارند که به آنها توانایی شلیک دقیق توپ نیرومند خود را تا مسافت ۳ کیلومتر در وضعیت ثابت و ۲ کیلومتر در حال حرکت، میبخشد.[۱]
اما مشکل اصلی چیفتن موتور پیچیده و نامطمئن لیلاند ال۶۰ بود. این موتور پس از آن ساخته شد که ناتو رهنمودی را مبنی بر لزوم استفاده تمامی تانکهای ارتشهای عضو از موتورهای چندگانهسوز تصویب کرد. فلسفه این قانون آن بود که در صورت بروز جنگ جهانی سوم وقتی تانکهای ناتو پیشروی خود را در اروپای شرقی آغاز میکنند بایستی این قابلیت را داشته باشند که برای سوختگیری از هر منبعی مثل پمپ بنزینها، مخازن نفتی، و حتی فروشگاهها استفاده کنند. اما پس از مدتی مشخص شد که موتوری با چنین قابلیتی بسیار پیچیده و تعمیر و نگهداری از آن بسیار دشوار خواهد بود. در نتیجه پس از مدت کوتاهی تمام ارتشهای ناتو این ایده را رها کرده و موتورهای دیزلی قدیمی را به آن ترجیح دادند به جز بریتانیاییها که همچنان به این نظریه معتقد بوده و موتور چندگانهسوز ال-۶۰ را به موتورهای سادهتر دیزلی را ترجیح دادند.[۳]
در نتیجه این موتور با وجود قابلیت استفاده از سوختهای مختلف (گازوئیل، بنزین و سوختهای بین این دو) توان کمی داشت و با توجه به وزن بالای این تانک قدرت تحرک آن را به ویژه در خارج از جاده محدود میکرد. موتور چیفتن در طول دوران فعالیت خود شاهد بهینهسازیهای متعددی بود اما مشکلات آن هیچگاه به طور کامل رفع نشد.
فعالیت
چیفتن برخلاف سنتوریون که به بسیاری از کشورهای دنیا صادر شد، صادرات موفقی نداشت و مورد استفاده هیچیک از کشورهای اروپایی قرار نگرفت اما خریدارانی در خاورمیانه پیدا کرد و به ایران، اردن، کویت، عراق و عمان صادر شد.
ایران
ایران خریدار اصلی این تانک بود که در مجموع حدود ۹۰۰ دستگاه شامل ۷۰۷ دستگاه از مدلهای امکا۳ و امکا۵، ۱۲۵ تا ۱۸۹ دستگاه از مدل ۴۰۳۰ (شیر ایران۱)، ۴۱ مدل مهندسی و تعمیراتی آاروی و ۱۴ مدل پلساز آویالبی را بین سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ خریداری کرد. هرچند قرارداد خرید حدود ۱۵۰۰ فروند از مدل پیشرفتهتر ۴۰۳۰ این تانکها معروف به شیر ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ توسط شورای انقلاب لغو شده و ناتمام ماند.[۴] در سال ۲۰۱۰ نیز هنوز حدود ۱۰۰ دستگاه از آنها فعال هستند. مدل بهینهشده چیفتن در ایران تانک مبارز نام دارد.
چیفتن در جنگ ایران و عراق رودرروی تانکهای روسی ارتش عراق، که شامل تعداد زیادی تی-۵۴/۵۵، و تعداد کمتری تی-۶۲ و تی-۷۲ میشد، قرار گرفت و نمایش خوبی از خود به جای گذاشت هرچند بیش از ۳۰۰ دستگاه از آنها به غنیمت عراقیها درآمد که بسیاریشان هیچ آسیبی ندیده بودند چون خدمهشان آنها را در میدان جنگ رها کرده بودند.[۱] عراقیها سپس با خرید ۲۹ تانک مهندسی و تعمیرگر چیفتن از طریق اردن تانکهای خود را تکمیل کردند.[۵]
خرید تانک چیفتن از سوی ایران پس از آن صورت گرفت که آلمان غربی از فروش تانکهای به ایران خودداری کرد. موافقت انگلیس با فروش این نوع تانک به ایران در حالی بود که چند سال قبل دولت این کشور فروش این تانک به اسرائیل و لیبی را ممنوع اعلام کرده بود.[۶] رد پیشنهاد فروش این تانک به اسرائیل و مشارکت آنها در ساخت این تانک در پی فشار کشورهای عربی پس از جنگ ششروزه ۱۹۶۷ موجب شد تا اسرائیلیها به ساخت تانک بومی مرکاوا روی بیاورند.[۱]
اردن
اردن از کاربران اصلی تانک است که پس از لغو سفارش ایران ۳۰۴ تانک چیفتن را در دهه ۱۹۸۰ خریداری کرد[۷] و هنوز نیز از این تانکها به همراه تانکهای چلنجر۱ انگلیسی که همگی به شدت بهینهسازی شدهاند به عنوان تانکهای اصلی ارتش خود استفاده میکند.
مدل خالد تانک چیفتن که با لغو قرارداد ایران در اوایل دهه ۱۹۸۰ به اردن فروخته شد برخی از ویژگیهای مدل ۴۰۳۰ شیر ایران را در خود داشت و تانکهای چلنجر در اوایل دهه ۱۹۸۰ با بهینهسازی همین مدل ساخته شدند. در مدل خالد (شیر ۱) موتور تانک و چرخدندهها مشابه چلنجر۱ است و سیستم کنترل آتش هم بهبود یافته و از جمله از یک کامپیوتر بالیستیک جدید استفاده میکند.
کاربران
- بریتانیا: از ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۵.
- ایران: حدود ۱۰۰ فروند فعال در سال ۲۰۱۰.[۸] ۷۰۷ فروند از مدل امکا۳ (اولین مدل تأییدشده) و امکا۵ (مدل نهایی)، ۳۰ فروند مدل آآروی (تانک تعمیرگر)[۹]، ۱۴ فروند مدل آویالبی (تانک پلساز)[۱۰] بر اساس سفارش سال ۱۹۷۱ بین سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۵ تحویل داده شد. ۱۲۵ تا ۱۸۷ فروند مدل پیشرفتهتر ۴۰۳۰ (شیر-۱) و ۱۱ فروند مدل آآروی بر اساس سفارش سالهای ۱۹۷۴ و ۷۵ در سالهای ۱۹۷۸ و ۷۹ تحویل شد و بقیه سفارشها پس از انقلاب ایران لغو شد.[۱۱]
- عراق: ۲۹ مدل آاروی در سال ۱۹۸۲ از طریق اردن دریافت شد.
- اردن: ۲۷۴ تانک مدل ۴۰۳۰ با نام اردنی خالد و ۳۰ مدل آاروی پس از لغو سفارش ایران در سال ۱۹۷۹ در یک قرارداد ۲۶۶ میلیون پوندی بین سالها ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۵ دریافت شد.[۷]
- کویت: ۱۴۳ چیفتن مدل امکا۵ در سالهای ۱۹۷۸ و ۷۹ خریداری شد. ۱۷ چیفتن در سال ۲۰۰۰ در انبار. در سال ۲۰۱۰ هیچیک فعال نیستند.[۱۲]
- عمان: ۲۷ چیفتن مدل امکا۵ (۱۲ تا دست دوم) بین سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۵ خریداری شد.[۱۳]
:: موضوعات مرتبط:
نیروی زمینی ,
,
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6